۱۳۹۰ بهمن ۱۰, دوشنبه

هیچ وقت نتوانستم کوچک ترین انتقادی را نسبت به تو تحمل کنم. من کمترین بی محلی نسبت به تو را فراموش نمی کنم،‌و در دلم باقی می ماند؛ مانند ورطه ای میان من و کسانی که یک روز، حتی فقط یک بار، نسبت به تو شک کرده باشند....

این شیوه عشق ورزیدن است، و تنها شیوه ی عشق ورزیدنی که بلد هستم؛ و این به معنای آن نیست که تو بی عیب و نقصی، و نیز به معنای آن نیست که تو یک قدیسه ای:

قدیسه ای وجود ندارد... این را حتی قدیسه ها هم می گویند.

قسمت هایی از کتاب فراتر از بودن کتاب بوبن 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر