۱۳۹۰ اسفند ۶, شنبه

بـــــــــــوبن

دلم می خواهد بتوانم دعا بخوانم ، دلم می خواهد بتوانم کمک کنم ، دلم می خواهد بتوانم تشکر کنم ، دلم می خواهد بتوانم صبر کنم ، دلم می خواهد بتوانم صبر کنم ،دلم می خواهد بتوانم عشق بورزم ، دلم می خواهد بتوانم گریه کنم ،دلم می خواهد بتوانم آن چه را آموختنی نیست بدانم ،اما نمی دانم.
من فقط می توانم بنشینم و بگذارم خدا ، یا برای آنکه خیلی متوقع نباشم ، یکی از واسطه هایش : باران ، برف ، خنده ی کودکان یا موتسارت ، برای انجام کارها به جای من وارد عمل شوند .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر