۱۳۹۱ اردیبهشت ۳۱, یکشنبه

ناشتایی

چند بار شده خواب بینید مدرسه تان دیر شده یا به امتحان نرسیده اید یا رسیده اید و درها بسته بوده ؟ دیشب تا صبح خواب می دیدیم دیر شده باید بروم.چنان استخوانهای بدنم از چرخ گوشت درآمده و ریخته بودند در بدنم که از معجزه ی زنده شدن پرنده های حضرت هم داغان تر. هی ساعت را نگاه می کردم که برم دوش بگیرم اما باز خوابم می برد و ازگرمای تنم که با پادنبال جاهای خنک ملحفه می گشت بیدار می شدم و به این فکر می کردم که وقت کم دارم و یک سری کارهام مونده و بعد سه بار پشت سر هم می گفتم من مریض نخوام شد و دوباره خواب .
خیلی هم پست نصفه کاره و ناشتا و بی ربط و سردر گمیه.سقط شده در نظر بگیرید .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر