۱۳۹۱ مرداد ۲۲, یکشنبه

آگهی دلدادگی

یک چیزهایی از آدم ها خیلی شخصی و خوب است و به نظرم حتی دادن اینها به انسانهایی که می خواهند سهمی از تو را هم داشته باشند چیزی در حد عتیقه است.این را وقتی داشتم می رفتم سر کار فهمیدم که تا حالا بالش هیچ کسی به من بخشیده نشده و من بالشم را به هیچ کس نداده ام.کار خیلی خوبی ست ها.که صبح تا شب بزنی به کوچه و خیابان و بدانی شب که می روی بالش کسی که عاشقت است منتظرت است.می توانی بو بکشیش و سرت را و جسمت را بسپاری بهش.یک جور خوبی عاشقانه ست.برای آدمهای دور چقدر کار می کند این فرمول ؟! یک روزی این ایده ام را آگهی می کنم که بالشم را می دهم به تو ای آدم .بعد تو زنگ بزن صدایت را بشنوم .بعد حتی قرار می گذاریم بالشهایمان را با هم طاق می زنیم و می رویم تا آخر دنیا با دل سیر زندگی می کنیم .قول!