۱۳۹۲ مرداد ۲۱, دوشنبه

سيگارش به دست. كام نمي گيرد. حرف مي زند. يا هيچ چيز نمي گويد. يك جا را نگاه مي كند. به كسي خيره شده يا هيچ چيز نمي بيند. صدايش مي كني. جواب نمي دهد. مي شنود يا هيچ چيز نمي شنود. سرش را تكان مي دهد. تاييد مي كند يا رد مي كند. چشمهايش قرمز شده. اشك دارد. شايد بغض. خسته است شايد؛ ياخوابش مي آيد. بي درنگ، بي ترديد او مست است. خيلي مست.

۳ نظر:

  1. فقط دارم همین طور اسکرول می کنم پایین. می خوانم، می بینم، لذت می برم. مرسی.

    پاسخحذف
  2. هرچند ماه یک بار یکی از پست هات هست که آدم رُ بی قرار میکنه جوریکه لاقل چار بار باید خوندش. یکیش همین

    پاسخحذف