۱۳۹۲ آبان ۵, یکشنبه

داشتم این اپیزود اول فصل دوم «آینه‌ی سیاه» را می‌گذاشتم کنار «گذشته‌»ی آقای فرهادی. راه‌حلی که سریال می‌دهد برای شیوه‌ی برخورد با گذشته. گذشته‌ی خوشی که به تلخی انجامیده. که برداری خاطره را ببری بگذاری توی اتاق زیر شیروانی. زندگی نکنی با آن. همین‌جور دست‌نخورده برای خودش یک گوشه‌ای افتاده باشد. گاهی، هر از گاهی، بروی خاکش را بتکانی، استعمالش کنی، بعد دوباره بگذاری سر جای‌ش و در را ببندی و برگردی به زندگی جاری‌ات. نمی‌دانم می‌شود یا نه. هنوز دارم فکر می‌کنم. +

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر