۱۳۹۲ دی ۹, دوشنبه

از روزهاي سخت

دلم مي خواهد خودم را با اين سوال التيام ببخشم كه آقاي اوباما شما هم مثل امروز من روزهايي داشتي كه توي ترافيك سرت رو روي فرمان اتومبيل خود بي توجه به محيط گذاشته باشي و دست شسته باشي از اميد؟ لطفا بگو بلي. يك زن مشرق زمين به اين بله حضرتعالي نيازمند است. نه براي خر شدن بلكه براي سلف تراپي. دروغ چرا! اكنون هيچ فرد مناسبي جهت تراپي سراغ ندارم. بهتر است بداني اكنون اينجا معني "دير زماني است" را مي دهد.
زن مذكور بيست و چند سال سن دارد. براي زندگي اش ماموريتي جز اثبات خود نداشته. طفلك خيلي كله شق است و زير بار هيچ ترحمي هم نمي رود. پس مردانه به موضوع نگاه كن. با همه هستم.
هيچ وقت لذت بي خيالي سر كلاس درس دانشگاه را تجربه نكرده. چون هميشه كاري داشته تا براي رسيدن به آن عجله معني داشته باشد. هيچ وقت به پشتوانه تاييد و تمجيد و حساب بانكي پدرش كسب مدرك نكرده و نامبرده هميشه و هميشه و هميشه از ديدن نوازشهاي فرزند و پدر گريزان بوده و آخ به چشمهاي دروغگويش كه قرار را بر فرار متحمل شده اند.
 نامبرده روز اول دبستان در مدرسه جا مانده و يادشان رفته بروند دنبالش؛ از خيلي قبلن تر از اين حوادث شخصا به فراگيري سلف تراپي پرداخته. زن هميشه در آينه چهره دختر بچه چهار ساله‌اي را مي بيند كه در سلموني مردانه موهايش را به كوتاه ترين شكل ممكن علي آقاي رشتي مي زده و بچه هي از بغض چاق مي شده. لوس؟ هرگز نشده. در بزرگسالي حتي دلش مي خواسته آگهي بزند جهت رجوع به يك مبارز كه بتواند يك زن كله خراب را لوس كند. 
اين زن امروز صبح خيلي زودش را با نان و پنير شروع كرده تا زودتر برسد و گزارشي براي مديرش آماده كند. بين ماشين‌ها يك كاميونك جمع و جورش كرده( فقط سمند ها زور نمي گويند!). كارت ها را در اوج سكوت رد و بدل كرده و هي ساعتش را پاييده زير لب به خودش گفته فداي سرت. دير رسيده به تهيه گزارش. سيستمش وسط كار مُرده. دير رسيده به جايي كه ماهها براي اين روزش دعا كرده بوده، دير رسيده به داد بغضش حتي. وي حتي وعده ناهارش را با بي ميلي در ساعات عصرگاه روي ميز كارش ميل كرده. از روزهاي سخت هر آدمي ممكن است دير رسيدن باشد. دير به آرزوها رسيدن نفس گير است. گم شدن ها چي؟

۵ نظر:

  1. لعنتی ..... چه تلخی .... میفهمم و نمیفهممش ...... .

    پاسخحذف
  2. من شمارو خیلی دوست دارم.ببخش از عکسات گاهی استفاده میکنم...

    پاسخحذف
  3. هی دختر! چه خوب نوشتی. اجازه می دی تو فیسبوک شیرش کنم؟

    پاسخحذف