۱۳۹۵ خرداد ۲۴, دوشنبه

روی پانسمانش بتادین می ریزم. زخم کم کم از پانسمان جدا می شود. به یاد بیاوریم کجاهای زندگی پانسمان بسته ایم به زخم هایمان؟ کجا قرار است آنها را باز کنیم؟ کمی می سوزد و خیلی درد دارد. اما باید این کار را بکنم. حالا چند روزی هست که زخم باز است و دیشب دیدم دارد کم کم خشک می شود. جراحت برداشته ایم همه ی ما خیلی جاها اما بستن و ندیدن چاره ام نبود و نیست. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر