۱۳۹۵ اسفند ۱۸, چهارشنبه

هشتگ خوشی های کوچک زندگی زاناکس

توی همین روزها بین همه اتفاقای اخیر، دست می گیرم به لحاف غولم و زیر لحاف رو می بینم که چه با یه شلوارک جین سکسی خوشحالم وچه کوتاهیش با تیشرت تنگ مشکیم قشنگه. آدمی که من باشم موی سشوار شده پف دار و فر فر دار طبیعی خودم با رژ زرشکی می تونه برام یک تلاش مضاعف باشه درست وقتی که خیلی خسته رسیدم خونه و دارم می رم که بمیرم بعد یادم می افته اوه قول تلاش مضاعف دارم. بلندمی شم کته زیره و شیوید و کاری می زارم با ماهی دودی و می پرم توی حموم و دوش می گیرم و بعدش یه تیپ خونگی مشتی می زنم. آدمی شدم که توی دقیقه 97 هم می رم توی وقت اضافه با خودم. نتیجه اش شده این که ساعتها می تونم بشینم قصه غصه جدایی و وصل کسی رو بشنوم و توش خیلی کول باشم که آدمه باور نکنه این ور داستان هم من همین بودم. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر