۱۳۹۶ آذر ۲۱, سه‌شنبه

مرا ببخش برای اینروزها که نا امیدم ...

مثل باغبانی که یادش می آد باغش چقدر پربار و پر ثمر بوده و الان که می بینه توی همون فصل خشک شده باغش، نشستم و نگاه می کنم.
یک سال می گذره و باور نکردم هنوز که این همه مساله یک باره به باغم زده. نمی تونم اسمش رو بزارم آفت از بس می شنوم صبر کن. فقط حرس شده باغت. انقدری ایمان ندارم الان که بتونم ثمر پیش رو را ببینم.
هم انقدر که در توانم نمی دیدم و تونستم، می دونم فکر می کنم که می شکنم و نمی شکنم.
به سلامتی یک روز نزدیک و یک خنده از ته دل پیک اول بالا.
به سلامتی یک روز نزدیک و دل پر امید...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر