۱۳۹۷ فروردین ۴, شنبه

آیدا نوشته بود کیت کت. 
من خواندم ای جان دلم به فدایت.
از اون سری آدمهایی هستم که هیچ وقت دلم شیرینی و شکلات نخواسته و همه بهم می گن خوش بحالت الا هاید.
اخرین روزی که می رفتم سر پل، کیت کت خریدم. وقتی از راه بر می گشتم پشت در خونه روی کشویی در کیت کیت رو گذاشتم. با اینکه می دونستم ممکنه بارون ور برف و باد بندازتش اما بنظرم باید کسی می دونست آدم می تونه علایقش کم کم عوض بشه. شاید حتی مش قربون در رو باز کرده و کیت کت رو برداشته . چه می دونم؟ 

لطفا کسایی که شیرینی دوست ندارن رو بهشون کیت کت ندید . شاید یک جایی که داشت علاقه مند می شد به حساب ماجرایی واسه همیشه با کیت کت دشمن شد. شاید. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر