۱۳۹۷ فروردین ۲۷, دوشنبه

هوای همو نفس می کشن ؟

توی اتاق بغل آدمایی هستن که از هم خداحافظی کردن و حالا به اینکه چیزی که پشت سر جا گذاشتن، در پیش رو دست نیافتنی ست فکر می کنن؟ آدمایی که بر می گردن شب که می رن توی تخت با لباس می خوابن؟ یا تا صبح حرف می زنن؟ یا بی لباس و تنگ در آغوش؟ یا فکر می کنن فردا صبح چی صبونه با هم بخورن؟ یا اصلا توی عمق همون لحظه مه می گیرتشونو گم می شن؟ خوابشونمی بره؟ به لحظه های بی هم بودن بیلاخ نشون می دن ؟ فکر می کنن فردا صبح حتی اگر هوا بارونی باشه، صبح ِ روشن ِ امید ِ؟ چه جوریه ؟ 
کاش دولتشون بدمد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر