۱۳۹۷ شهریور ۲۰, سه‌شنبه

بیدار که شدم یادم اومد چند ثانیه قبل دستش رو گرفته بودم توی خواب که کسی نفهمه با هم نیستیم. چقدر فاصله خواب و بیداری کم و مسخره ست. سرم از میز نخواستنش درد می کرد و دلم نمی خواست ساعت شش و چهل و پنج دقیقه صبح بخوابم باز تا ببینم این واقعیت توی رویا هم واقعیه. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر