تند تند می آم می نویسم که برم . روزشمار شده اینروزها از تحویل پروژه ی کاری! چند روزی مانده . حجم کار بالاست و نیروها دارند کار می کنند روزی بیشتر از هشت ساعت . همین روزها باید بروم سفارت . شرایط یک سفر می تواند اوضاع را استاپ دهد .این را می دانم .اما نمی دانم چرا دلم یک جوری است . بین رفتن و نرفتن . به هر حال هر اتفاقی که پیش آید ،آمده . اینجا بهترین جای دنیاست که من حتی زمانهای پیچیده ی کاری ویا گاهی در خواب به این فکر می کنم "این لحظه" را بیایم و اینجا بنویسم .شخص بنده نیازمند انرژی مثبت شماست . پابلیش شد خواندید نگاهی به آسمان بالای سرتان بیندازید . داوودنژاد را هم فراموش نکنید .زیر گاز رو هم ببندید .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر