پیش می آید. از تعداد انگشتهای یک دستم دارد بیشتر می شود .اتفاقهایی را می گویم که قلبم زمان نوشتنشان تند می زند . با آدرنالین بالا . هیجانهای منفی اسمش را بگذاریم .اینها می خواهند کاری کنند که من دیگر ننویسم اما کسی که می نویسد با بی آدرنالینی هم می تواند بنویسد .
فیلم کافه ستاره را دیده اید ؟ یک تکه هایی از فیلم های زرد ایرانی را دوست دارم . آنجا که ملوک می ایستد جلو آینه و ماتیک قرمز زده و تمرین سلام می کند که چه جوری به آنکه می خواهد دلش را ببرد سلام دهد . که چگونه این سلام را بنوازد. هعی تمرین می کند . هعی .
حالا صبح خیلی زود باران زده ی پاییزی ، دارد تمرین می کند . اما تمرین سلام نه . تمرین می کند چگونه بگوید خدافظ.
ببخشید آدرنالینم رفت بالا .کافیه تا همین جا .
ببخشید آدرنالینم رفت بالا .کافیه تا همین جا .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر