۱۳۹۱ مهر ۷, جمعه

تمرین می کنیم واژه ها را

پیش می آید. از تعداد انگشتهای یک دستم دارد بیشتر می شود .اتفاقهایی را می گویم که قلبم زمان نوشتنشان تند می زند . با آدرنالین بالا . هیجانهای منفی اسمش را بگذاریم .اینها می خواهند کاری کنند که من دیگر ننویسم اما کسی که می نویسد با بی آدرنالینی هم می تواند بنویسد . 
فیلم کافه ستاره را دیده اید ؟ یک تکه هایی از فیلم های زرد ایرانی را دوست دارم . آنجا که ملوک می ایستد جلو آینه و ماتیک قرمز زده و تمرین سلام می کند که چه جوری به آنکه می خواهد دلش را ببرد سلام دهد . که  چگونه این سلام را بنوازد. هعی تمرین می کند . هعی . 
حالا صبح خیلی زود باران زده ی پاییزی ، دارد تمرین می کند . اما تمرین سلام نه . تمرین می کند چگونه بگوید خدافظ.
ببخشید آدرنالینم رفت بالا .کافیه تا همین جا . 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر