یک جایی هست در شِیم لس که دختر خانواده خسته است از مسئولیت هاش. از پدرش که هر شب نمی آید خانه و یا مست پهن زمین می شود. اونجایی که می رود دست پدر مستش را که پاتیل خواب است را می کشد روی سر خودش و از زبان پدر خودش را دلداری می دهد و تشکر می کند برای همه وقت هایی که نقش قوی بودن را خوب بازی کرده... دقیقا همونجا.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر