۱۳۹۰ بهمن ۲۴, دوشنبه

آتیش بازی


تقصیر تو نیست که رفتی
اما
آمدن ذره ذره وجودت را در جانم کسی باید گردن بگیرد .
اعتیاد به حجم حضور دستهایت ،
وقتی سیگارم را به لب هایم گره می زنم
زندگی ام را به آتش می کشد
اعنت به فلسفه فندک !
من که عادت داشتم خودم کبریت بکشم !
این نقشه ی شوم فندک و دستهایت
حالا چه آتشی بر پا می کند .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر