۱۳۹۰ بهمن ۲۹, شنبه

رادوین بزرگــــــــــترین مرد دنیاست


پسرم
لبخند بزن ،
بزرگ شو ،
اشک نریز ...
راه به اندازه ی کافی سخت تر از آغوش توست .
صبح ها دوری تو، از خورشید برایم یک دروغ محض می سازد ،
عصر ها لمس وجود نازنینت غروب حقیقی ترین خورشید است؛
ببین جهان را چگونه برایم از این رو به آن رو می کنی  .
رادوینم ،
من یک مادرم!
جوان مرد کوچک من ،بزرگ ترین مرد دنیاست .
امروز
فردا
تا همیشه
سخت ترین اسفند ها را برایم بهار می کند .


برای رادوین و مادرش



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر