۱۳۹۱ مهر ۹, یکشنبه

یه جاش بد جور می زنه لنگ

بیداری ...
بیداری طولانی ...
 بیداری طولانی وقتی مدام راه می روی ...
 بیداری طولانی وقتی مدام راه می روی و دست می کنی توی موهات ....
 بیداری طولانی وقتی مدام راه می روی و دست می کنی توی موهات و پوست لبت را می کنی ..
.بیداری طولانی وقتی مدام راه می روی و دست می کنی توی موهات و پوست لبت را می کنی و توی سرت ترافیک فکر است ...
بیداری طولانی وقتی مدام راه می روی و دست می کنی توی موهات و پوست لبت را می کنی و توی سرت ترافیک فکر است و قلبت را پانسمان می کنی ...
بیداری طولانی وقتی مدام راه می روی و دست می کنی توی موهات و پوست لبت را می کنی و توی سرت ترافیک فکر است و قلبت را پانسمان می کنی و گلویت را می مالی ...
بیداری طولانی وقتی مدام راه می روی و دست می کنی توی موهات و پوست لبت را می کنی و توی سرت ترافیک فکر است و قلبت را پانسمان می کنی و گلویت را می مالی و سالها را آرشیو می کنی ...
بیداری طولانی وقتی مدام راه می روی و دست می کنی توی موهات و پوست لبت را می کنی و توی سرت ترافیک فکر است و قلبت را پانسمان می کنی و گلویت را می مالی و سالها را آرشیومی کنی و این وسط یک عکس می آید که با آب دهان تو ظاهر می شود ...
بیداری طولانی وقتی مدام راه می روی و دست می کنی توی موهات و پوست لبت را می کنی و توی سرت ترافیک فکر است و قلبت را پانسمان می کنی و گلویت را می مالی و سالها را آرشیومی کنی و این وسط یک عکس می آید که با آب دهان تو ظاهر می شود و می روی یک لیوان آب می خوری ...
بیداری طولانی وقتی مدام راه می روی و دست می کنی توی موهات و پوست لبت را می کنی و توی سرت ترافیک فکر است و قلبت را پانسمان می کنی و گلویت را می مالی و سالها را آرشیومی کنی و این وسط یک عکس می آید که با آب دهان تو ظاهر می شود و بعد هعی تکرار می کنی :
خیلی چیزها را می گذاری توی این نوار برگردان های قدیمی و دکمه را فشار می دهی و قِر وقِر می آید اول فیم و دوباره پلی می کنی .دوباره .چند باره ...


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر