از آدم ها رفتن درد دارد
رفتن ِ آدم ها از آدم درد دارد ...
این ساعتها این لحظه ها انگار دلم شده باند فرودگاه و دارد هواپیمایش می پرد .چند بار باید جان بدهیم تا زندگی سخت ی اش را به صورتمان شلاق بزند ؟ چند بار باید عزیز بداریم کسی را و بعد جلادانه دلمان را از او بکنیم ؟ چند سال در یک سال پیر می شویم ؟ چرا انقدر بعضی از سالها سخت اند ؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر