۱۳۹۲ فروردین ۳۱, شنبه

مرد بي رويا سلام


يك دري باز باشد، شما مي‌روي داخل. اول محيط را مي‌بيني. بعدتر ديوار‌ها و اشياء را. بعد صدا مي‌كني: هي! كسي خونه نيست؟
...
اين جا همان دري است كه شما آمده‌اي و رفته‌اي. زاناكس خيلي‌ها را نمي‌بيند، اما وقتي تازه واردي يا حتي كهنه واردي صدا مي‌كند كه كسي خونه نيست؟ من مي‌گويم هستم جانم. يك كنجِ دنجي نشسته‌ام.

۱ نظر: