۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۷, جمعه

درخشش ابدي يك ذهن پاك



نزديك ولنتاين؟ نه، به نظرم اينقدر كليشه‌اي نمي‌تواند باشد. كليشه‌اي؟ سطحي شايد! اما هيچ ريشه‌ي در جان دويده‌اي در اواخر بهمن گل نمي‌دهد. شايد بدهد. من نمي‌دانم.
شايد ديده بودم‌ات قبل‌ترها. شايد زندگي كرده بوديم با هم. شايد بي‌ترس ترك برداشتن آنچه مي‌سازيم دست‌هايمان را داده بوديم به هم و سفال زندگي‌مان را ساخته بوديم. ترك برداشته، شكسته... اما امان ازنقطه‌هاي نورش. كجا؟ مغز؟ نه! قلب؟ بله! 
اگر مسيجي دريافت كرديد با مضمون اين كه چقدر اين آهنگ مرا ياد تو مي‌اندازد، يا اين فيلم، يا اين كتاب يا هرچي، ارزشش را دارد به احترام آن ياد برويد سراغش. گاه آدم‌ها از شما آينه‌اي مي‌گيرند جلوي چشم‌هايتان. آينه هزار تكه هم باشد آينه است با اين تفاوت كه در آن شما هزار چشم داريد.
لازم است به خودمان دروغ بگوييم. كيست كه باور كند؟ چند صباح؟ 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر