۱۳۹۲ خرداد ۲۷, دوشنبه

ميزگذران

پلويي يا نوني؟ تلفن را گذاشتم روي ميز و موها را پشت سر جمع كردم. به يك گوش نزديك‌تر و خيلي شُل بالاي سر گيره‌ي مو زدم. كولر را روي دور كم روشن كردم. هميشه نت‌اش همين هوهو بوده و هست. چشم‌ها را سياه كردم .بالا. پايين. داخل.
ميز از صداي ويبره لرزيد. جواب آمده پلويي. به نظرم مهمان نبايد محكوم به سليقه‌ي ميزبان باشد. حق دارد نظر و ميلش را اعلام كند. تصميم‌گيري اما با ميزبان است.
گوشت‌ها را كف ماهي تابه چيدم. زيرترش حقه‌هاي پياز. كنارش دو حبه سير. تعطيل هم كه هست بهتر. فلفل دلمه‌اي‌هاي سبز را درشت و خلالي روي گوشت‌ها و بعد‌تر دلمه‌اي‌هاي نارنجي را نگيني. نمك و فلفل سياه را هم سابيدم روي ماجرا. ذرت و نخود فرنگي را هم جداگانه بخار پز كردم. برنج را خيس و زعفران را دم.
ديديد بعضي‌ها مي‌نشينند منتظر مهمان؟ من هيچ وقت ننشستم. يعني نشد. تادقيقه‌ي آخر جا داشته كه بدوم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر