۱۳۹۲ خرداد ۱۲, یکشنبه

وقت اولین بار‌هایی که دیدمش داشتم میوه پوست می‌کندم تا بخوریم. بی‌خیال آیتم  تن نازی زنانه‌ی فیلم‌‌های ایرانی هم شوید. من هم گرم صحبت که دیدم هر آنچه از دست من به ظرف رسیده را با کاردش می‌گذاشته در دهان بنده و بنده میل می‌کرده. انقدر گرم صحبت و اینقدر خوش خوراک! جوری ترس از دست دادن را بلد است که تو شجاع می‌شوی پیشش چند تا مقاله از ترس‌هایت بدهی. این جور گاماس گاماس بودنش. این جور دوست و دور بودنش عزیزش می‌دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر