۱۳۹۵ مرداد ۱, جمعه

گالیله

تلفن اتاق زنگ زد، دیدم فارسی گفت سلام من جواب دادم اومدم اومدم. موهامو نصفه براشینگ کرده بودم. پیرهن سفید خال ریزم رو با شلوار گلبه هی ( چه دیکته ش سخته) پوشیدم و دوییدم لابی. دم ریسپشن نبود. چشمم افتاد بهش نشسته بود اون کنج. دوییدم سمتش. چه خوبه زمین گرد هست و آدما می رسن به هم. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر