دو روز پشت سر هم ماندم خانه.
من می نویسم دو روز شما بخوانید دو سال.
صبح روز سوم وقتی خانه را ترک می کردم دلم برای خانه تنگ شده بود و تیو سرم شعر نوشتم که ای کاش وقتی بر می گردم خانه کرونا تمام شده باشد و کسی در خانه باشد که تنگ در آغوشش گیرم و لب هایش را بفشارم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر