دیگه دلم پای نرفتن صبوری نمی کنه.
براش نوشتم فکرمیکنم باید خداحافظی کنیم.
برای عشق قانونی جز آزادی نیست و وقتی به کسی یادآوری می کنی هر وقت خواستی بری برو یعنی بند خودت نیستی . مگه لازم به یادآوریه نفس کشیدن ؟ که اگر دم رو به بازدم نرسونی میمیری؟ نه! نکن... نمون... نگو... این منم که تراش خوردم تاب نمیارم اینارو.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر