۱۳۹۱ فروردین ۱۸, جمعه

زمستانِ دور...


ترسیده ام 

مثل یک کودک 
از رعد ؛
از برق ...


*



من خواب بودم که تو رفتی 

بیدار که شدم 
دنیا را خواب برده بود


*


سریعتر از برهم زدن یک پلک 

سبک تر از یک خواب 
رفتی تو ...
بهار به پایت هم نرسید .


*


پُک می زنم به سیگار 

ببین چقدر عمیق است خیال تو


*


دیدار به قیامت؛ 

قیامت هم می تواند گاهی امید آدمی شود ...


*


دربست 

از اینجا تا تو!


*


مردم خیال می کنند بهاره 

کو تا باهار !؟


*


تب 

لرز
آخ از غم که پاشوبه نمی شود


*


به هوای باران آمدیم 

باران نیامد


*


جای خالی "جا" نمی افتد . 

تو فقط به خانه برگرد !


*


جای آن کاسه آبی را نمی دانم . 

تو فقط به خانه برگرد !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر