۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۹, سه‌شنبه

دوریت تاریخی است ... سلسله ی اشکانیست چشمهایم !

توی یکی از درایورای کامپیوترم موزیکامو نگه می دارم .یه فولدر عکسو اونجا قایم کردم از دست خودم .گاهی یادم می ره که اونجاست . عکس های سفره . اما آخرش شب تولدیه که تو واسه اون تولدم خیلی خوشحال بودی .شاید امسال نه به اندازه اولین سال تولد .اما یه عکس هست که من ازت انداختم .توی دوربین که نگاه می کردم بهت گفتم بخند .تو داری سعی می کنی بخندی .دستاتو قلاب کردی توی هم . داری منو نگاه می کنی .این عکس فقط پیش منه .حتی هیچ کسی غیر از من نداره .نمی خوام نشونشون بدم .آخ از نگاهت که شبیه نگاهه شب آخرته .آخ
...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر