۱۳۹۱ آبان ۱۵, دوشنبه

حرف - فرق - درد

خیلی حرفه

خیلی حرفه که یه زن بگه همینم نمی تونم برو سراغه دیگری ...

نه اعلام عجزه ، نه اعلام نا توانی

بلکه اعلام این است که بسم است .دیگر چیزی برای خرد کردن نمانده است . خودت را خسته نکن . من در مقابل تو چیزی برای از دست دادن ندارم .

همین زن جای دیگری از جامعه  می تواندیک زن مقاوم، جنگجو ، یک مادر قهرمان ، یک دختر موفق باشد

این یک نمایش نیست

خودش است، برای آنها خوب و قوی هست هنوز.

مثله یک درخت که هنوز ریشه های مقاوم دارد .هنوز نفس می کشد ..هنوز بهار برایش معنی دارد .فقط بعضی از شاخه هایش زودتر پوسیده شده است .

خیلی فرقه

فرقه میون اون دختر مامانو بابا که توی خونه است و از  تنهایی گله منده  با زنی که زنه خونه است و از تنهایی گله منده!

فرق!

می دانی اگر یک دختر باشی و حس تنهایی ، برای ما شدنت

برای از تنهایی برون رفتنت

دعا می کنند

سفره می اندازند تا بختت باز شود

می فهمنت

اما

اینجا ایران است

زنها تنها نمی شوند انگار! یعنی چه معنی دارد اصلا" ؟؟؟

زن است و دنیای همسر داری و نجابت و فرزندپروری و ....

اگر حتی خیاله برون رفته از تنهایی با یک هم صحبت را کنی انگشتهاست که تو را نشانه می روند و اولین انگشت ، انگشت سبابه ی مادری است که عفت را به تو گوشزد کرده است در قنداق ...

خیلی درده

درد

درد دارد زن باشی و مسئول! مسئول تقبل بخشی از مسئولیت زندگی .همان بخشی که بیشترش خودتی .یعنی درس بخوانی وشهریه بپردازی و خم به ابرو نیاوری و افتخارش گریبانگیر همسرت باشد که اجازه ی تحصیل به تو داده .

زن باشی و کار کنی و شب که می رسی خانه خستگی ات را رنگ شادابی بزنی وبه همسرت بفروشی

او همسر توست .خسته است! کار کرده !. مرد است!درکش کن!.مگذار چیزی در خانه بیازاردش که بیرون از خانه پر است از درمان و مرهم و تیمار.!

تو زنی بیشتر می فهمی اما او مرد است و ناخدا اوست !

او قوی تر است ، او بزرگ تر است اما این ها چه ربطی به تو دارد ؟ تو زنی و مظهر صبر! تو کار خودت را بکن و قدرتمندان می دانند چگونه به امور رسیدگی کنند ...

آن زمان که تو کاسه کوزه شام را جمع می کنی و او نفس راحت سیری میکشد و یه تشکر نثارت می کند ، یعنی یک دنیا !

جمع کن برو و فکر شیفت بعدی کارت باش که باب بحث مسئولیت بسته نیست هنوز!

هر چه لوند تر و زیبا تر باشی هر شب،  باز هم  زنه اویی و حسابت جداست از  بد صداترین و پراستفاده ترین زن عابر خیابان .

آنها گذرایند تو ماندگار این را بفهم تا صبوریت طعم تحمل نگیرد!

خیلی سخته

سخته درکش که پسرها در هر دو دوران ، تنهایشان  درمان مشابه دارد

دوران پسری و مردانگی شان!

تقصیر تو نیست .

چون تو چیزی را از دست نمی دهی ، پوستی نمی اندازی ، دردی نمی کشی که  باورت شود دیگر مرد هستی و از پسری در آمدی!

چون آن زمان که کودک بودی هر جا که خواستند بزرگ جلوه بدهندت به تو گفتند "تو مردی،مرد!"

جزئی از افتخاراتت بوده خوابیدن با زنها و دخترها وقتی روی پاهایت ایستادی

روی حرفم، دردم با شماست

اگر زنی را نمیخواهید دیگر

یا برایش قصد تهیه زاپاس را دارید

به او مردانه بگو داستان از چه قرار است

آستانه ی درد او بلند است .

یا می ماند

یا می رود!

هر دو درد دارد

اینجا زمین است 
 

حوا بودن تاوان سنگینی دارد  ! 

 

 

از وبلاگ قدیمی گل گندم - آپریل 2011

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر