یک بسته سبزی کوکو در آوردم و برنج دودی خیس شده را کته کردم. تخم مرغ شکستم روی سبزی ها. تَق تَق... فِرت. زرد در سبز.
رفته بودم شیشه بُری و دست رد به بُرش طرح آینه ام زده بودند. پارچه دلخواهَمَم پیدا نکرده بودم. کوکو هم غذای روزهای اسمشو نبر بوده برام. کمی هم مایع لوبیا پلو ریختم بعد از کوکو روی کته تازه دَمَم تا ته دلمم نرم تر شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر