نوشت روزها می گذره و منتظرم. نوشتم خودت رو از برزخ بیار بیرون. توی شک و تردید زندگی کردن شبیه مرگه. زنگ بزن بهش و برو ببینش و حمل نکن این همه حرف رو باخودت توی این خیابونا شهر شلوغ روز و شب. کاش وقت تصمیم شبیه حرفامون باشیم و الباقی رو توی دو دلی هامون نگه نداریم. چرا وقتی دلمون رنگ عشق نداره به یکی دیگه می گی دلمون دفتر مشق عشقش؟ نکنیم با آدما این کارو. قبل اینکه حرف بزنیم کمی جور بکشیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر